ب۱
فرقی بین خوبا و بدات نیست
وقتی خوبات با بدا رفیق ن
خوبا شاید کم بیان سراغت
بدا تو رفاقتا عمیقا
آسمونی شدن خوباتم
سرّیه که مادرت میدونه
خوشبحال اون بدی که عمری
تو رفاقت با خوبا میمونه
زندگی با شماها قشنگه
شما که خوب و بد میبینی
این که چیزی نیست از این کرامت
آخه تو امیر مومنینی
یا حیدر یا اباالاحرار
ب۲
حالا که دلیل عاشقی می
قدر خوبات و میخوام بدونم
من دلم میخواد که واس مادر
از سلیمانی هاتون بخونم
دربدر تو سنگرات بیدار بود
تا نشون بده به بدها عشق و
روضه زهرا براش میخوندن
تا نگهداشت با خوبا دمشق و
حالا دونه دونه شهیدات
مست روی پسرت حسین ن
اونا که ممات شون حیاتِ
مست بوی پسرت حسین ن
یا حیدر یا ابالاحرار
- شنبه
- 28
- دی
- 1398
- ساعت
- 14:32
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
علی اصغر فرجی
ارسال دیدگاه