• دوشنبه 3 دی 03

 مظاهر کثیری نژاد

غزل فاطمیه 98 -(درد تو نیست به جز معجزه درمانش،آه!)

546

درد تو نیست به جز معجزه درمانش،آه!
عمرتو نیست به جز تلخی پایانش،آه!

ترس زینب همه از غصه ی فردای تو بود
و از آرامشِ قبل از شبِ توفانش ،آه!

گرچه باران غم اینگونه سرش می بارید
ذره ای کم نشد از وسعت ایمانش،آه!

روز آخر به لبت غنچه ی لبخند نشست
زینب آخر چه کند در پی جبرانش ،آه!؟

غصه ی دختر تو شانه به موهایش نیست
دست لرزان تو آتش زده بر جانش ،آه!

و چه سرّی ست که در کودکی و در پیری
زینب است و غم گیسوی پریشانش ،آه!

سختیِ زینب اگر این که بیان کردم نیست
وای از آن دم که شد این لحظه ی آسانش ،آه!

  • شنبه
  • 28
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 14:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران