داغ سلیمانی
هوای چشم همه، ابری است وبارانی است
که روز ما همه از دود آه ، ظلمانی است
گرفته بهت عجیبی فضای دل ها را
نفس به سینه ی سنگین خلق، زندانی است
چراغ گریه ی ما روشن است در این داغ
شرار سینه ،غم قاسم سلیمانی است
کسی که عمر خودش را نثار دین کرده است
کسی که شیوه ی او شیوه ی مسلمانی است
کسی که دشمن از او مثل بید می لرزید
کسی که هم نفس رهبری خراسانی است
کسی که ملک عراق و عجم به او نازد
چراغ و جلوه ی نامش ، همیشه نورانی است
شهادت است نصیب دل سلیمانی
نصیب جمع دل ما همه پریشانی است
کسی که مثل ابالفضل پیکرش پاشید
کسی که در ره محبوب خویش،قربانی است
مدافعان حرم را خبر کنید اکنون
میان بزم شهیدان دوباره مهمانی است
اگر که اشک کمی فرصت و امان می داد
نوشته بود «وفایی« فراق ، طولانی است
- شنبه
- 28
- دی
- 1398
- ساعت
- 16:20
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
سید علی اصغر حمزه