دوباره_دل تنگم بهونه داره
دل من_این روزا چون ابر بهاره
چشام از_فرط گریه رمق نداره
برای_روضه ی مادرم می باره
یه مادری که_فقط هیجده بهار و دیده
یه مادری که_توو هیجده سالگی خمیده
یه مادری که_داغی مسمار و چشیده
وای
آتیش میگیرم تو روضه های
حورا و آتیش حورا و آتیش
صد بار می میرم یه بار که میگن
زهرا و آتیش زهرا و آتیش
مادر ای مادر
۲
نگیر از_چشای من ناز نگاتو
الهی_من بمیرم مادر به جاتو
نرو تا_نمیره زندگی زینب
بگیر از_خدای مهربون شفاتو
تو که نباشی_زندگی بر بابا عذابه
توی مدینه_سلام بابا بی جوابه
به زخم بابا_خندیدن بعد از این ثوابه
وای
اگه بری تو خنده نمیاد
رو لب بابا رو لب بابا
می مونه بابا با خنده های
مغیره تنها مغیره تنها
مادر ای مادر
- یکشنبه
- 29
- دی
- 1398
- ساعت
- 13:31
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسن کردی
ارسال دیدگاه