بند اول
داده خدا به علی یه دختر
دختری که میده بوی کوثر
داره میدرخشه مثل خورشید
تو آسمونه شهر پیمبر
خواهر سفینه النجاته
زَمزَمه و آب حیاته
حجب و حیاشه مادری و
حیدری از همه جهاته
دختر شیره/دل براش میره
هم عمداره/هم جهانگیره
دُرِّ نایابه/باده ی نابه
زینت بابا/عشق اربابه
(بنت الحیدر،سیدتی زینب)
بند دوم
اومده حسین نباشه تنها
اومده باشه به جای مولا
بزنه با تیغ تیز حرفاش
زخمی عمیق به قلب اعدا
بریزه بهم کوفه و شام و
برسونه بهترین پیام و
بزنه بهم تخت یزید و
ابن زیاد بن حرام و
دختر شیره/دل براش میره
هم علمداره/هم جهانگیره
دُرِّ نایابه/باده ی نابه
زینت بابا/عشق اربابه
(بنت الحیدر،سیدتی زینب)
بند سوم
اومده صفا بخش دلامون
شفیعه واسه روز جزامون
تا که میبریم اسم بی بی رو
معجزه میکنه برامون
مریمه حیدر داره اعجاز
توی دل تاریخه سرافراز
شروع عشقش تو مدینه س
تو بغل ارباب میشه آغاز
حین بی تابی/وسط گریه
به حسین لبخند/میکنه هدیه
لیلیه من باش/من یه مجنونم
تو دگرگون شی/من دگرگونم
(بنت الحیدر،سیدتی زینب)
- یکشنبه
- 29
- دی
- 1398
- ساعت
- 13:35
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه