• جمعه 2 آذر 03


رباعی های شهادت سردار شهید قاسم سلیمانی -(تا دوره ی پرواز ،،سلیمانی،، هاست )

2868
4


تا دوره ی پرواز ،،سلیمانی،، هاست 
یک بغض گلوگیر در ایرانی هاست 
هر لحظه به فکر انتقامی سختیم 
حالا که علم به دست ،،قاآنی،،هاست


 از اوج شرر سوخته بر میگردیم 
پر سوخته مهمان خطر میگردیم 
ما تا به ابد شیعه ی اثنی عشریم 
هرچه بکشید زنده تر میگردیم



 غرقیم به موج و ناخدا افتاده 
سرلشگر جبهه ها ز پا افتاده 
خوب است عقیق سرخ تو مانده هنوز 
هرچند که از تنت جدا افتاده



 بال و پر مهر خویش وا میکردی 
با سختی هر مسیر تا میکردی 
اخلاص درون چشم تو میزد موج 
این بود که فتح قلبها میکردی



 عاشق شده است تا که بی سر باشد 
پروانه صفت همیشه پرپر باشد 
بگذار که اشعثان بمیرند از ترس 
تا بیشه پر از مالک اشتر باشد



تا دل نشود دچار ویرانی ها 
غرقند میان بغض، ایرانی ها
دلخوش شده بودیم به مردانگی اش 
ایکاش نمیرند، ،سلیمانی،،ها



 انتقام سخت 

سردارِ مرا زدی تو با نامردی 
داری ز سپاه ، یک دل پر دردی 

اینبار اگر که لات بازی بکنی 
جوری بزنم که افقی برگردی 


 شهادتت مبارک
در کشور ما عطر خوش ،،یاس،، رسد
با نغمه و شور و بزم احساس رسد

این ،،قاسم،، ما بود که آمد میدان
پس وای اگر نوبت ،،عباس ،،رسد

 حسین جعفری





شهادت حاج قاسم سلیمانی 

آنانکه در عشق گم شده پیدایند
مجنون شدگان حضرت لیلایند 

امشب همه ی ستاره ها توی بهشت 
با شاخه ی گل به دیدنت میآیند

حسین جعفری





شهادتت مبارک حاج قاسم

داغ غم تو فقط قلم میداند 
ترکیب بلند محتشم میداند 

قدر تو و خاک کربلا را  سردار
سرباز مدافع حرم میداند





انتقام سخت

اینقدر نخوان برای ایران تو کُری 
بپّا که دگر دست خودت را نبُری 

دوران بزن دررو تمام است ترامپ 
یکّی بزنی ده تا به جایش بخوری 





: چِل سال به خمره ی جهان سر بکشد 
آغوش گشود تا که در بر بکشد 

وقتی به شراب ناب تبدیل شدی 
آن وقت خود خدا تو را سر بکشد




 به ترامپ ملعون 
ای جیره خور گرگ صفت بد سیرت 
صدبار زدی به سنگ خورده تیرت 
تو منتظر تلافی سختی باش 
این خون شهید هست دامنگیرت


ما با شهدا عهد اخوت بستیم 
با آینه ها بگو که ما نشکستیم 
کوری تمام دشمنان اسلام
تا لحظه مرگ با ولایت هستیم 





گل بود به سوی باغبان پرپر، رفت
از خاک به عرش پیش همسنگر رفت 

ما نیز شهید داغ ..قاسم..شده ایم
با رفتنش انگار که صد لشکر رفت






از خاک تو را سمت شهادت بردند
در عرش خدا بهر ضیافت بردند

دیدی تو اگر سگ و شغالان شادند
دریاب که شیر را به غارت بردند





درخاک که پرپر زدنش رادیدم
باچشم خودم پر زدنش را دیدم

آمد به ملاقات خدای عالم
در عرش خودم در زدنش را دیدم

انتقام سخت

اینقدر نخوان برای ایران تو کُری 
بپّا که دگر دست خودت را نبُری 

دوران بزن دررو تمام است ترامپ 
یکّی بزنی ده تا به جایش بخوری 


خورشید، گل شناسه ی چشمانت
عشق است فقط خلاصه ی چشمانت 

تاریخ تو را نمیبرد از یادش
صد بارقه زد ،،حماسه ی چشمانت،،



در چشم تو آیات خدا اعجاز است 
 در آرزویت حماسه پرواز است 

از پر زدن چلچله ها فهمیدم 
دروازه آسمان همیشه باز است 


  • یکشنبه
  • 29
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 18:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



مهدی ق

سلام جناب جعفری
دست مریزاد. شعرهایتان خیلی خوب است.
با اجازه یکی از اشعار شما را با ذکر نام برای طراحی پوستر یک مسابقه ادبی با موضوع شهادت سردار عزیزمان، سردارسلیمانی استفاده می کنم.

جمعه 5 دی 1399ساعت : 10:32

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران