• شنبه 8 دی 03


تركيب‌بند ميلاد امام جواد(ع)-در ساحل جود خدا باران گرفته

2915
1

در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته
در هر نگاه اين قبيله هل أتايي ست
چشم تهيدستان عالم جان گرفته
مي بارد انوار کرم از هر کرانه
شبهاي دلگير زمين پايان گرفته
داده خدا ماهي به خورشيد رئوفش
آري دعاي حضرت جانان گرفته
از عرش جنت سوره‌ی ياسين رسيده
خاک مدينه عطر الرّحمان گرفته
نسل امامت مي شود پاينده با او
از برکتش دلهاي شيعه جان گرفته
او می رسد جود و سخا معنا بگیرد
در قلب عالم نور رحمت پا بگیرد
عالم همه قطره اگر دريا تو هستي
کل خلائق عبد اگر مولا تو هستي
فيض وجود توست رزق اهل دنيا
باران جود عالم بالا تو هستي
اي آسمان لطف غير از آستانت
سائل کدامین سو نهد رو، تا تو هستي
مانده ست ابتر کيدِ بدخواهان شيعه
روشن ترين تفسير اعطينا تو هستي
مانند کوثر چشمه‌ی جاري نوري
با اين حساب آئينه‌ی زهرا تو هستي
بابات بوده پاره‌ی قلب پيمبر
آرامش هر لحظه‌ی بابا تو هستي
ابن الرضایی تو کريم بن کريمي
ما چون گدایی یا اسیری یا یتیمی
چشمان تو جنت! نه جنت آفريني ست
در هر نگاه روشنت خلد بريني ست
هر واژه‌ی تو عطر و بوي وحي دارد
وقتي که خلق و خوي تو روح الاميني ست
با عشق تو قلبي نمي سوزد در آتش
آقا ولاي تو عجب حصن حصيني ست
گويا گره خورده دلم با عرش اعلي
هر رشته از مهر شما حبل المتيني ست
اذن حضور اينجا فقط اخلاص و تقواست
چشمان تو خورشيد هر اهل يقيني ست
کي لايق وصف شکوه بي حد تو
اين شعرها اين واژه هاي اينچيني ست
اي آسمان! اي بي کران! اي بي نهايت!
من را ببخش آقا اگر شعرم زميني ست
من روزي هر ساله ام را از تو دارم
چشمان من بر دستهاي نازنيني ست
عمريست که ريزه خور اين آستانم
در وصف جود بي کرانت ناتوانم
هر شب دل من سائل باب المراد است
آنجا که حاجتمند درگاهش زياد است
آنجا که اميد و پناه آخر ماست
آنجا که اوج هر توسل يا جواد است
جز آستان تو پناهي که نداريم
اين استغاثه با تمام اعتقاد است
بي لطف تو از دست خواهد رفت عبدت
يک گوشه چشمي سائل تو خانه زاد است
ماها کجا و سائلي آستانت
بر خاک راهت آسمان هم سر نهاده ست
آقا شفيع ما به درگاه خدايي
وقتي که جودش را به چشمان تو داده ست
مداح چشمانت کسي غير از خدا نيست
بر ما مگيري خرده، واژه کم سواد است
در مشهد سلطان ايران هم که هستيم
دلهاي ما پروانه‌ی باب الجواد است
آقا دل من در هواي کاظمين است
در حسرت يک بوسه بر قبر حسين است
 شاعر: يوسف رحيمي

  • شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 4:32
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران