دیگه خنده رو لبهات نیس آنام ای آنام
رمقی توی دستات نیس آنام ای آنام
شبها رو تا صبح بیداری آنام ای آنام
جز گریه تو چشمات نیس آنام ای آنام
خودم دیدم ، دل تو بیقراره
غم تو بی شماره
نگاه به حال بابا ، گریه تو در میاره
با گریه هات گریه کردم ، خیلی برات گریه کردم
دیشب تا صب گریه کردی، من پا به پات گریه کردم
-----------------------------
قد تو چرا خمیده آنام ای آنام
باز خون از پهلوت چکیده آنام ای آنام
میدونم این درد سینه آنام ای آنام
امون تو رو بریده آنام ای آنام
سه ماهه که ، خونه ی ما خرابه
خوشی دیگه سرابه
نفس کشیدن حتی ، برای تو عذابه
داری می سوزی می بینم ، می رم یه گوشه می شینم
با سرفه های تو هربار ، نفس می سوزه تو سینم
------------------------
گلای باغچه پژمرده آنام ای آنام
شدی از همه آزرده آنام ای آنام
خونمون شده غم خونه آنام ای آنام
موی من شونه نخورده آنام ای آنام
سه ماهه که ، از ماها رو میگیری
جوونی اما پیری
تو رو خدا نگو که ،از پیش ماها میری
این دل بی تاب شده آب ، پاشو به گلها بده آب
هی غصه خوردی بمیرم ، گوشت تنت آب شده آب
- دوشنبه
- 30
- دی
- 1398
- ساعت
- 10:1
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسین رحمانی
ارسال دیدگاه