• سه شنبه 15 آبان 03

 داود تیموری

متن شعر فاطمیه -(از سقيفه تا ستم آغازشد)

938

از سقيفه تا ستم آغازشد

دفترغمهاي مولا باز شد

هركه بُغضي ازعلي درسينه داشت

هيزمي آوردو پشت در گذاشت

حائل گلچين وگل در بودوسوخت

پشت در آياتِ كوثر بود وسوخت

تاميان كوچه شددستش كبود

سوخت درعالم همه بودونبود

ياس تابارنگِ نيلي خو گرفت

بِين باغ ازباغبان هم رو گرفت

گشت پرپرازستمها فاطمه

رفت از دنيا چه تنها فاطمه

ازستمها عمرِ اوكوتاه شد

محرم اسرارحيدرچاه شد

فاطميه بارش ابر بلاست

وقت ماتم بر دل اهل ولاست

فاطميه ناله هاي حيدراست

ديدن جسم كبود همسراست

فاطميه نيمه هاي شب خموش

بردن ياس كبودي روي دوش

مرتضي قلب زمين را چاك كرد

جسم او نه،، جان خوددرخاك كرد

آسمان درفاطميه ناله كرد

گريه بر بانوي هجده ساله كرد

بر لب اهل ولا اين زمزمه است

كربلا هم ازقيام فاطمه است

نام زهرا بر لواي كربلاست

فاطميه ابتداي كربلاست

از مدينه آتشي افروختند

تا خيام كربلا را سوختند

روز عاشورا براي فاطمه است

جاي،جايش جاي پاي فاطمه است

تاحسين آنجابه ياد مادراست

قتلِگاهش بِين ديوارو در است

گر كنار مرتضي زهرانبود

فاش ميگويم كه عاشورا نبود

او كه در محشرشود برماشفيع

خفته عاصي در دل خاك بقيع

  • دوشنبه
  • 30
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 14:33
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران