لا امیر کربلا دلم شده غمین/خودت یه لحظه حال و روز نوکرو ببین/بزار یه منتی سرم به حق مادرت/منم پیاده راهی شم حرم این اربعین...
زیارته تو اوج آرزوی نوکراست/دوای رفع خستگی چائیه موکباست/چه لحظه ای شیرین تر از اون لحظه میشه که/ببینه نوکرت که اربعین توو کربلاست..
تمومه آرزوم میره به باد اگه نیام...
به التماس مادرم به اشکای بابام...
آقا بزار بیام که آبروم میره آخه...
گفتم که اربعین منم راهی کربلام...
///کربلا کربلا کربلا کربلا...///
*بند دوم*
برات کربلا توو دسته شاه مشهده/ببین که التماس و اشکامون چه بی حده/اگه یه نیم نگاه کنه سلطان اباالحسن/زیارته این اربعینمون صد در صده...
آقا خودت بیا و این گداتو راهی کن/آب از سرم گذشته به گدا نگاهی کن/اگه قبول داری منو به نوکریه خود/امام رضا برای نوکرت تو شاهی کن...
بازم هوای کربلا زده به این سرم...
شده تمومه فکر و ذکر من فقط حرم...
به مادرت به خواهرت به حضرت جواد...
یه اذن و رخصتی که اربعین منم برم...
///یا رضا یا رضا یا رضا یا رضا...///
- سه شنبه
- 1
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 9:37
- نوشته شده توسط
- سید محمد حسینی
- شاعر:
-
مهدی ندرخانی
ارسال دیدگاه