• یکشنبه 2 دی 03


متن شعر اربعین -(هر قدم یک پنجره از شوق وا کردی به رویم)

608

هر قدم  یک پنجره از شوق وا کردی به رویم
میتوانم از همینجا عطر صحنت را ببویم

قطره ام اما سر دریا شدن دارم دوباره
آمدم دل را در اقیانوس نور تو بشویم

حرّم و دارم به سمت شاه بر می گردم ای کاش
گرچه دستم خالی است اما نریزد آبرویم

لطف تو حتی مجال شرم را از من گرفته
مرحمت کردی نیاوردی بدی ها را به رویم

پابرهنه می دوم سوی تو مست از جام عشقم
جرعه جرعه چای شیرین عراقی ها سبویم

آنقدر مستم که گاهی از خودم می پرسم اصلا
من به سوی تو می آیم یا تو می آیی به سویم?


بی تو سر شد در میان حیرت و غفلت جوانی
با تو اما آب رفته باز می گردد به جویم

  • سه شنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 9:47
  • نوشته شده توسط
  • سید محمد حسینی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران