چشمای خیس تو نبند به روم
بغض رفتن تو توی گلوم
به همع گفتم خوب میشی ولی
تو بری میریزه اینجا آبروم
بمون مادر
چه وقته رفتنه
به سمت در
چشای حسنه
بلند شد بگو خوب میشی مادر
غم رفتنت نمیشه باور
عذابم شده روضه ی آخر
وااااااای مادرم واااااای مادرم
دستامو میکشم روی سرت
میچرخم من همش دوروبرت
پشت اون در نمیدونم چی شد
زخمیه مادرم بال و پرت
بمون مادر
کار خونت پای من
خونه بی تو
نمیشه جای من
همش روضه تو خواب شبامه
غمای داداش حسین باهامه
کفن پیروهن جلو چشامه
واااااای مادرم. واااااای مادرم
وقتی حمله ور میشن سمت حرم
نامحرما همه میان دور و برم
لشگریا هلهله میکنن ولی
سر حسین میشه سایه ی سرم
همه میگن
غریب مادره
فداش میشم
عزیز خواهره
به اهل حرم میشه جسارت
یه لشگر میان برای غارت
که ناموس حق میره اسارت
جاااااانم حسین. جااااااانم حسین
- سه شنبه
- 1
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 10:59
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
پیمان امجدی
ارسال دیدگاه