حال خرابمو ببين
غمت زمين گيرم كرده
فكرِ خودت باش يكمي
نحيف شدي چهرت زرده
حسن چي ميگه توي خواب
ميترسه باز كى برگرده ؟
دارم ميميرم....
ميخندن
به غرور شكسته ي من
ميخندن
به اشك چشماي حسن
تو گوشم
هنوز صداي دوميه
وقتي گفت
مغيره زهرا رو بزن
ميــميـــرم ، با خس خس نفس زدنت
ميــميـــرم ، با دست به پهلو شدنت
ميــميـــرم ، با اين سكوتِ حسنت....
ميــميـــرم....
واويــلا ، نـرو كه ميمــيره حيــدر
بهم ميريزم ميبينم
ميسوزي پيشِ چشم ما
سري تكون بدي بسه
جاي سلام دادن زهرا
آتيش به جونم ميزنه
شكايتِ همسايه ها
دارم ميميرم....
مثل من
غريب شدي خيلي زياد
هيچكي جز
علي عيادتت نمياد
زهرا جان
بيا ازين مدينه بريم
اين روزا
كسي ما ها رو نميخواد
شــرمنــدم ، فاطمه بي گناه بودي
شــرمنــدم ، فاطمه پا به ماه بودي
شــرمنــدم ، دو سه ماه غرق آه بودي
شــرمنــدم....
واويــلا ، نـرو كه ميمــيره حيــدر
گريه نكن جون حسين
روز به روز هِي لاغر ميشي
رفيق نيمه راه نشو
ايشالا كه بهتر ميشي
خيره نشو به گهواره
ايشالا باز مادر ميشي
دارم ميميرم....
چي گفتي
به زينبم كه ريخت بهم
اون بُقچه
چي بود دادي به زينبم
گريونه
شبا يه كابوس ميبينه
هِي ميگه
حسين غريب مادرم....
زهـــرا جان ، نگو از كربلا گفتي
زهـــرا جان ، نگو از قتلگاه گفتي
زهـــرا جان ، نگو از نيزه ها گفتي
واويــلا ، غريب مادر واويــلا....
صلوات الله عليهم اجمعين
لعنة الله علىٰ اعدائهم اجمعين
التماس دعا
فاطميه ٩٨
- سه شنبه
- 1
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 12:22
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عباس میرخلف زاده
ارسال دیدگاه