يه روياي بي نظيره
بذار باز بارون بگيره
شبايي كه با تو بودم
به والله يادم نميره
يادم نميره شبهاي گريه شبهاي زاري
يادم نميره دل تنگيامو دل بيقراري
يادم نميره عمري شنيدم ارباب خوبم
لحظه ى مرگم واسه شفاعت تربت مياري
تو رفاقت با وفايي
پس شما هم ياد مايي
باز گرفتم من هواتو
كاش ببينم كربلاتو
ابدوالله ما ننسي حسينا
غم ساقي عشيره
كه چشماش درياي تيره
غم دستاي بريده
به والله يادم نميره
يادم نميره پيرهن سياهي كه مادرت داد
يادم نميره اين عزتي رو كه خواهرت داد
يادم نميره اين آبرويي رو كه تو عالم
بستم دخيل و بي مزد و منت آب آورت داد
لحظه هاي، آخر ماه
چي ميشه كه، بياي از راه
واسه ي ما قرعه افتاد
رزق اشكو مادرت داد
ابد والله ما ننسي حسينا
- سه شنبه
- 1
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 14:45
- نوشته شده توسط
- سید محمد حسینی
- شاعر:
-
حمید جواد زاده
ارسال دیدگاه