تو راه سعادت
اسوه عبادت
سینه زنات اماده اند اقا برای شهادت
کاشکی میشدم تو این شبا
باجمع غلاما و گدا *
با نابودیِ تکفیریها
یه زائر شهر سامرا
کبوتر دلم شد دوباره هوایی
براحریمت اقا من هستم فدایی
گردان به گردان یار تو
این دلا بی قرار تو
که میشه جانثار تو
اقام امام عسگری
➰➰➰➰➰➰➰➰➰
بند دوم
➰➰➰➰➰➰➰➰➰
همه دلا محزون
اسمونا گریون
سامرا میشه کرببلا دیده ها پر از خون
غصه داره عالم ای خدا
صاحب الزمون صاحب عزا
غم داره کناره بستری
عزاداره باباش عسگری
مسموم زهر کین شد جگر پاره پاره
دست روی دست میکوبه که نیست راه چاره
خسته از این زمونم
کنار تو میخونم
بابای مهربونم
- سه شنبه
- 1
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 15:43
- نوشته شده توسط
- سید محمد حسینی
- شاعر:
-
ابوالفضل آلوئیان
ارسال دیدگاه