خبر آمد که ماه را زده است
تیرهروزی پگاه را زده است
نور چشم سپاه را زده است
آتشی زد به قلب ایرانی
خبر قاسم سلیمانی
با شهادت دلش مراد گرفت
فیض را وقت بامداد گرفت
راه را از حسین یاد گرفت
تاج عزت مبارکت سردار
این شهادت مبارکت سردار
نه فقط کشورم برایت سوخت
دل هرچه حرم برایت سوخت
رهبرم، رهبرم برایت سوخت
گرچه در سینهها غمت باقیست
رفتی اما مقاومت باقیست
قاتلت پایمال خواهد شد
قبر خود کنده، چال خواهد شد
گرچه ترسیده، لال خواهد شد
رهبرما اگرچه دلریش است
انتقامی بزرگ در پیش است
ای امیر حماسهساز سلوک
با تو موسیقی شهادت کوک
لعن الله اُمه قتلوک
این شعار امام و روح خداست
مرگ بر قاتلت که امریکاست
روز جمعه، دل امام زمان
سوریه تا عراق تا ایران
در عزای تواند سینهزنان
ای عقاب حرم پرت پاشید
ای علمدار پیکرت پاشید
بر دل ما زده است باز شرر
عکس یک دست دور از پیکر
از تو ای مرد باوفا افسر
چشم تو روضه، پیکرت روضه
دست و انگشتر و سرت روضه
روضهی شاه بی کفن شده ای
پاره پاره تن و بدن شده ای
قاسمی، گرم سوختن شده ای
پیکری پاره سوخت در شعله
پشتدر، فاطمه، خطر... شعله
- چهارشنبه
- 2
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 10:29
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیر عظیمی
ارسال دیدگاه