در نیمه سوخته/ دلمو سوزونده
تازیونه من رو/ به عزات نشونده
دیگه توی پاهام/زهرا/ رمقی نمونده
شده پر از کبودی، بدنت
چرا نگفته بودی، زدنت
پرپر شدی، پیش چشم
میبینمت، آه میکشم
آه فاطمه
چجوری گلم رو/ بزارم تو تابوت
آسمونم حتی/ شده مات و مبهوت
شده قاتل من/ زهرا/ ورم رو بازوت
داره میلرزه بازم، حسنت
چرا نگفته بودی، زدنت
آروم شدی، آرامشم
میبینمت، آه میکشم
آه فاطمه
صادق اویسی
- چهارشنبه
- 2
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 10:59
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
صادق اویسی
ارسال دیدگاه