اي انس و جان گداي تو يا حضرت جواد
شرمنده ي عطاي تو يا حضرت جواد
دائم ز کار خلق گره باز ميکند
دست گره گشاي تو يا حضرت جواد
زيباترين دعاي سماواتيان بود
مدح تو و ثناي تو يا حضرت جواد
پيش از شب ولادتم اي آشناي دل
دل بود آشناي تو يا حضرت جواد
چون آيههاي نور، پدر بوسه ميزند
بر روي دلرباي تو يا حضرت جواد
زوار پا نهند به بال ملايکه
در صحن باصفاي تو يا حضرت جواد
پر مي زند کبوتر دل ها ز هر طرف
پيوسته در هواي تو يا حضرت جواد
جود از تو جود گشت و کرامت نهاده است
رخ بر در سراي تو يا حضرت جواد
تو کيستي؟ هميشه جواد الائمهاي
من کيستم؟ گداي تو يا حضرت جواد
بايد هزار زاده ي اکثم به وقت بحث
صورت نهد به پاي تو يا حضرت جواد
مامون در آتش حسدش آب ميشود
چون بشنود صداي تو يا حضرت جواد
بخشي به قاتل پدرت حرز مادرت
اي جان ما فداي تو يا حضرت جواد
بگشاي لب که لحظه به لحظه اجابت است
دلداده ي دعاي تو يا حضرت جواد
هرکس زده است دست توسل به دامني
ما را بود ولاي تو يا حضرت جواد
قبر مطهر تو در آغوش کاظمين
دل هاي ماست جاي تو يا حضرت جواد
با ا... قسم هر آنچه بگوييم نارساست
بر قامت رساي تو يا حضرت جواد
هرگز رضا ز کس نشود حضرت رضا
يک لحظه بيرضاي تو يا حضرت جواد
اين غم کجا برم که بسي بر تو شد ستم
از يار بي وفاي تو يا حضرت جواد
با تو هر آنچه شد ستم و ظلم بيحساب
داند فقط خداي تو يا حضرت جواد
تو در ميان حجره زدي ناله و گريست
قاتل هم از براي تو يا حضرت جواد
آتش گرفت حجره ي دربسته چون دلت
از اشک بيصداي تو يا حضرت جواد
قلب تو پاره پاره شد و شهر کاظمين
گرديد کربلاي تو يا حضرت جواد
با ا... قسم رواست که مرغان آسمان
گريند در عزاي تو يا حضرت جواد
با آن همه وفا و محبت که داشتي
شد زهر کين سزاي تو يا حضرت جواد
«ميثم» به نالههاي دلت بود آشنا
شد مرثيه سراي تو يا حضرت جواد
شاعر : حاج غلامرضا سازگار
- یکشنبه
- 16
- مهر
- 1391
- ساعت
- 5:36
- نوشته شده توسط
- مرتضی پارسائیان
ارسال دیدگاه