پسر سلطان با نگاه پریشون گوشه ی حجره داره میباره بارون
خون دل میون چشم ترشه قاتلش خنده های همسرشه
داره میون خونه میمیره
دلش از این زمونه میگیره
به زیارت فاطمه میره
یا بن ازهرا واویلا یاجواد ابن الرضا
شده نفسهاش همه دیگه بریده با آه و ناله رو خاکا پاکشیده
شبیه طائر افلاکی شده ای خدا موهاش چقدرخاکی شده
همه ی هستی امام رضا
داره می سوزه از زهر جفا
میون خنده و هلهله ها
یا بن ازهرا واویلا یاجواد ابن الرضا
روضه ی آقا دلارو میسوزونه وقتی تنش رو بوم خونه می مونه
پرای کبوترا سایبونه که تن آقا تو آفتاب نمونه
داره دلا میره کرببلا
به سوی مقتل خون خدا
که بی سره به زیر مرکبا
یا بن ازهرا واویلا یاجواد ابن الرضا
شاعر: رضا تاجیک
- یکشنبه
- 16
- مهر
- 1391
- ساعت
- 6:21
- نوشته شده توسط
- مرتضی پارسائیان
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه