زير تازيون خورشيد در هجوم سرد مهتاب
روي بومه يك پرستو كه سه روزه خفته در خواب
آخه غمم اندازه داره دلم براش چه بيقراره
چه بي كس و ياره
شرار غم دل رو سوزونده ديگه برام تابي نمونده
به غم گرفتاره
واي جواد ابن الرضا
***********
با جوون آل حيدر آشنا ببين چه كرده
پشت در ز آه مولا بي امون عدو مي خنده
بازم نفس عين عذابه دل زمان ز غم كبابه
آقا چه بي تابه
فلك ببين شرح غماشو تركهاي خشك لباشو
كه تشنه ي آبه
واي جواد ابن الرضا
***********
باز دوباره موج دردو باز دوباره آه حسرت
يك پرستو پر ميگيره خسته توي اوج غربت
بازم غم و يك گل زهرا كه مونده باز بي كس و تنها
به حلقه ي اعدا
از آسمون غصه مي باره گل رضا نفس نداره
ز زهر كين حالا
واي جواد ابن الرضا
شاعر: احسان جاودان
- یکشنبه
- 16
- مهر
- 1391
- ساعت
- 6:26
- نوشته شده توسط
- مرتضی پارسائیان
ارسال دیدگاه