زخم ارثیست که در سینهی ایرانیهاست
کشورم پر شده از داغ سلیمانیهاست
کشورم تلخترین حادثهها را دیدهست
پای این سرو کهن، خون جوان باریدهست
چقدر لاله که در خانهی اجدادی ماست
پشت هر مرثیهای غیرت و آزادی ماست
باز ابریست هوا تا که ببارند همه
سوگواران غم رفتن یارند همه
آه ما سوخته جانان به اثر نزدیک است
روز خونخواهی و جبران چقدر نزدیک است
مرد میدان خطر رفت ولی هست هنوز
و چه غم؟! مالک اگر رفت علی هست هنوز...
که به یک گوشه نگاهش همه جان میگیریم
انتقام از همهی شب زدگان میگیریم
- یکشنبه
- 6
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 14:0
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
سید محمد غفاری
ارسال دیدگاه