• جمعه 2 آذر 03

 عادل لاله چینی

آنچه که حضرت زینب پس از ماجرای کوچه دید (چومادر با حسن آمد به خانه)

982

چومادر با حسن آمد به خانه
بدیدم روی او از ما نهانه
به پشت سر، حسن با گریه می گفت
خدایا مادرم خیلی جوانه
*
سه پنج روزه حسن تنها نشیند
و زانوی غمش در بر بگیرد
بگرید دائم و آهسته گوید
خدا هرگز تو را از ما نگیرد
*
خدایا مادرم زهرا جوانه
چرا پس قد او مثل کمانه
نمیدانم چه شد بیرون خانه

نفس هایش فتاده در شماره
(به سبک دشتی خوانده شود)

  • دوشنبه
  • 7
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 9:21
  • نوشته شده توسط
  • عادل لاله چینی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران