آخه چرا سر به زیری پیش زهرا
زانوتو بغل میگیری پیش زهرا
غربت تو رو نمیتونم ببینم
مدینه میخواد که من از پا بشینم
تویی که بودی مظهر صبر
دنیا برات شده مثه قبر
مرهم غصههات میشه زهرا
دوباره ذوالفقارو بردار
برای تو میشم علمدار
فاطمه تنها یارِته مولا
ای یل نامآورم یاحیدر
سایهی روی سرم یاحیدر
تا دم آخر منم یار تو
ای ولی و رهبرم یاحیدر
...............................................
اگه همهی مدینه روبرومه
پای علی جونسپردن آرزومه
مگه میذارم امامم خونجگر شه
زهرا برای علی باید سپر شه
حتی با پهلوی شکستهم
هرجا که باشی با تو هستم
نبینم آقا اشک چشماتو
نبینمت که بیقراری
نگو که یاوری نداری
فاطمه هست و میمونه با تو
ای دل و دلدار من یاحیدر
ماه شب تار من یاحیدر
در همهجا فاطمهست یار تو
ای همهجا یار من یاحیدر
...............................................
تا منو داری غم و غصه خیاله
خستگیِ من تُو راه تو محاله
تا تو رو دارم من از هر غصه دورم
یه عالمه غم دارم اما صبورم
من با همین قدِ کمونم
غمتو میخرم به جونم
سختیِ واسه تو چه شیرینه
اگه شکسته پهلوی من
اگه کبوده بازوی من
سند بندگیِ من اینه
دین من آیین من یاحیدر
عشق تو تسکین من یاحیدر
یاور دیرین تو من هستم
یاور دیرین من یاحیدر
- سه شنبه
- 8
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 12:10
- نوشته شده توسط
- سید محمد حسینی
- شاعر:
-
حمید رمی
ارسال دیدگاه