آه و واویلا،
شد مدینه محشر کبری
در میان کوچه ی غم ها
افتاده زهرا
آه و واویلا
با لگد واشد در خانه
پشت در افتاده پروانه
دلدار مولا
حیدر شده پریشان ، زینب دو دیده گریان
زهرا به ناله گوید ادرکنی یا علی جان
زهرا ام ابیها ام ابیها ام ابیها
آه و واویلا
شد جدا یک آیه از کوثر
غرق خون شد غنچه ایی پرپر
انسیه حورا
آه و واویلا
فاطمه بین در و دیوار
خون چکد از دیده ی مسمار
بر حال زهرا
ناموس کبریا را دشمن به خانه میزد
هم با غلاف تیغ و هم تازیانه میزد
زهرا ام ابیها ام ابیها ام ابیها
- سه شنبه
- 8
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 12:47
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسین کریمی نیا
ارسال دیدگاه