مادرم نیمه شب غرق در مناجات
حق تعالی توو عرش، میکنه مباهات
توو قنوت بال زخمی میشه مکافات
میشه باز علت گریههای سادات
● از روز دوشنبه شد نماز اون شکسته
باز نافلهی شب میخونه ولی نشسته
با قامت خم زمزمه میکرد آیهها رو
باز بین قنوت دعا میکرد همسایهها رو ۲
ذکر لبهاشه / الجار ثم الدار
صورت مادر / خورده به دیوار
مادر ای مادر ۴
مادرم عزت و شوکت و شرف بود
مادرم گوهر و دُر توو صدف بود
حامی مرتضی بود و جان به کف بود
چادر او ضریح شه نجف بود
● خاکه روی چادر و دیدم چشام میباره
توو کوچه دیدم شکست حریم گوشواره
چشمای حسن شاهده بی حیا چه بد زد
به چادر مادر،نه!! به بخت ما لگد زد ۲
بین یک کوچه / افتاد آیینه
زخمی شد پهلو / زخمی شد سینه
مادر ای مادر ۴
- سه شنبه
- 8
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 15:15
- نوشته شده توسط
- سید محمد حسینی
- شاعر:
-
محسن حنیفی
ارسال دیدگاه