هوا دلگیره - هوا تاریکه
زمونِ غسل - فاطمم نزدیکه
حالا باید خودم / کفن پوشش کنم
از این زخمای تن / باید خواهش کنم
مدارا کنید * با یاس خزونم
مدارا کنید * با ماه مدینه
مدارا کن ای * زخمِ روی پهلو 
مدارا کن ای * زخمِ روی سینه
چقد جانسوزه - چقد غمناکه
ببینی یارت - توو کفن توو خاکه
می کُشه ای خدا / منو این غربتش
سفارش می کنم / به خاک تربتش
مدارا کنید * صورت لطمه دیده
مدارا کنید * که توو شعله بوده
مدارا کنید * که دستش شکسته
مدارا کنید * که جسمش کبوده
تو رفتی زهرا - منم آشفته
به هم اما باز - چشمامون می افته
می بینم روزیو / که با هم دیگه ما
میون قتلگا(ه) / میخونیم یک صدا 
مدارا کنید * با لب تشنه ما
چرا می کِشید * نامردا تنش رو
مدارا کنید * ای دستای غارت
کجا می برید * کهنه پیرهنش رو
                    
                    
                
                - سه شنبه
- 8
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 15:47
- نوشته شده توسط
- سید محمد حسینی
- شاعر:
- 
                            عباس قانعی

 
                 
                 
  
   
  
  
  
  
  
  
                                 
                                 
                                 
                                 
                                 
                                
 
     
     
     
     
                
                
ارسال دیدگاه