آنشب به وقت غسل تو،من زار میزدم
ضجّه زِ دستِ این همه آزار میزدم
شدناله ام به دیدن بازوی تو بلند
بر سینه... از جراحت مسمار میزدم
- شنبه
- 12
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 16:27
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
داود تیموری
ارسال دیدگاه