پرستوی من مرو مرو زهرا
که بی تو میمیرم زغربت دنیا
مسافر خسته جوان من
مرو مرو شد ورد زبان من
آه و واویلا
▪️▪️▪️▪️
@eyvoontala
زهجران تو به لرزه می افتم
به چاه در صحرا غم تو را گفتم
جان زغمت در گلوی من آید
رنگ سفیدی به موی من آید
آه و واویلا
▪️▪️▪️▪️
@eyvoontala
امان از آن دم به کوچه ها بودی
دو دست من بسته تو زیر پا بودی
ز آه تو نایم از نوا افتاد
به چادرت جای ردّ پا افتاد
آه و واویلا
- دوشنبه
- 14
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 12:54
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مجتبی صمدی شهاب
ارسال دیدگاه