مسافر حیدر مهاجر حیدر
بمون عزیز من بخاطر حیدر
الهی بمونی غریب نمونم من
برای شفایت دعا می خونم من
وای وای وای وای مرو یا زهرا
بدون تو یارم من بی کس و کارم
فقط توئی خانم یگانه غمخوارم
بمون تا بمونه صفا تو این خونه
بمون موی زینب نمونه بی شونه
وای وای وای وای مرو یا زهرا
پر از خروشم من شمع خموشم من
چطور دلت اومد سیاه بپوشم من
واسه چی بریدی از حیدر خسته
خجالت داره از تو دستای بسته
- دوشنبه
- 14
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 12:59
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مجتبی صمدی شهاب
ارسال دیدگاه