یا علی امضا کند یا فاطمه ، فرقی که نیست
آخرش ، امضایِ زهرا عینِ امضایِ علی ست
دار و ندارم دستِ مادرمه
صلاحِ کارم دستِ مادرمه
باید اجازه از مادر بگیرم
من اختیارم دستِ مادرمه
مادرمه ، مادرمه ، حرفش بالایِ سرمه
مادرمه ، مادرمه ، من نمیگم بگه فرزند، بسّه بگه نوکرمه
مادرمه ، مادرمه ، این حرف پیغمبرمه
فاطمه مادرمه گرچه ظاهراً دخترمه
مادرمه ، مادرمه ، حرف علی محترمه
که من علی حیدرِ حقم فاطمه حیدرمه
مادرمه ، مادرمه ، این سخن از داورمه
شأنِ نزول إنا اعطیناک الکوثرمه
به دل دلبر مادر ، به سر همسر مادر
نبی منظر مادر ، علی محور مادر
ولی پرور مادر ، تویی کوثر مادر
إنَّ شانئَکَ هُوَالأبتَر مادر
به مَه مَه تر مادر ، به شه لشکر مادر
ز خون هست این زنده ، هلال احمر مادر
به این کفتر مادر ، بگو بپر مادر
کجاست قبرت تا من ، بیام با سر مادر
« جان مادر ، جانان مادر ... »
___________
مادرِ اربابِ منی ، نوکرتم ...
مادری هستم حسنی نوکرتم
با اینکه بی بی مادرم کنیزته ، نوکرشم
قربون مادرِ تنی ، نوکرتم ....
نوکرتم ، نوکرتم ، نوکر اون قنبرتم
مثل پدر مادرمم عبدِ پدر مادرتم
نوکرتم ، نوکرتم ، دل به دل دلبرتم
نوکر دربستِ شبانه روزی حیدرتم
نوکرتم ، نوکرتم ، از شَجَرِ اطهرتم
میوۀ چارفصل اون چار پسر دخترتم
نوکرتم ، نوکرتم ، محو رخ دیگرتم
دیوونۀ رقیه و نسخۀ کوچیکترتم ...
زنی اما زهرا ، یلِ مولا زهرا
به دستات پرچمِ ، علی بالا زهرا
همش دنیا زهرا ، تویی لیلا زهرا
به قوم سلمانی بگو «منّا» زهرا
بخر ما را زهرا ، همین حالا زهرا
مدینه بنویس و ، بزن امضا زهرا
دعا کن تا زهرا ، بیاد آقا زهرا
بسازیم صحنت رو ، با وا اُماه زهرا
« جان مادر ، جانان مادر ... »
- سه شنبه
- 15
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 12:45
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه