• سه شنبه 15 آبان 03


متن شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها -(ای عروس سفید بخت علی )

591


ای عروس سفید بخت علی
ڪه سرآمدترینِ دنیایی
در مقامت چه میتوان گفتن
ڪه تو اُمّ الائمه ،زهرایی

ای مزار تو ڪعبه ی خاڪی
این دل بیقرار،زائر توست
توهمانی ڪه ذات حق فرمود
خلق دنیا فقط بخاطر توست

منم ام البنین ڪه آمده ام
بازهم در سڪوت قبرستان
با نگاهی پُراشڪ میگویم
السلام علیڪِ زهرا جان

ام ڪلثوم و زینبت هرشب
سرشان هست روی دامن من
آب دست حسین میدهم و
مادری میڪنم برای حسن

ای وجود چهار فرزندم
به فدای چهار فرزندت
حاضرم از صمیم دل همه را
بدهم در ازای لبخندت

سالیانی و گذشت و ام بنین
خسته افتاده بود در بستر
عرق مرگ روی پیشانی
ونگاهی ڪه مانده بود به در

آسمان دلگرفته از بغضش
شهر در آرزوی لبخندش
دور خود را نگاه ڪرد و نبود
اثری از چهار فرزندش

نه توانی به دستها مانده
نه دگر قوتی به زانویش
درهمین حال ناگهان حس ڪرد
درڪنارش نشسته بانویش

 از دلش غصه رفت تا زهرا
سر او را گرفت بر دامن
گفت ام البنین نگاهم ڪن
این منم مادر حسین وحسن

مادر بچه های من بودی
از حضورت همیشه  ممنونم
ای فدایت پسر فداڪردی
به فداڪاری تو ،مدیونم

به تلافی اینڪه گهگاهی
دامنت بود جای بغض حسن
تاڪه افتاد بر زمین پسرت
سر او بود روی دامن من

تا گرفتی تو اشڪ زینب را
دیدم افتاد شعله بر جگرت
یاد آن لحظه پاڪ میڪردم
خاڪ وخون را زصورت پسرت

تا نباشد مقابل احدی
ساقی سرشڪسته عباست
در قیامت شفاعت همه را
میسپارم به دست عباست

  • شنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 16:42
  • نوشته شده توسط
  • سید محمد حسینی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران