مژدگوني ميگيره جبرائيل
مژده از توو عرش اعلىٰ آوُرد
امِّ مومنين ، خديجه خاتون
سبب خلقت و دنيا آوُرد
چشمتون روشن باشه سادات
كه امام حسن ميده عيديتون
هديه ي روز به مادر باشه
به فداي بي بي ، مادرهامون
ماهِ بالا ، كامله
توي جنت ، ولوله
روي لبها ، هلهله افتاده...
هلهله بارونه ، دلخوشي فراوونه
تبارك الله و ، امشب خدا ميخونه
مولاتي زهرا يا مولاتي زهرا
سور وساتی خدا برپا کرده
که روز تولد زهراشه
اومده روی زمین هیجده سال
مهمون ما خلق الله باشه
چادرش معنیه حبل اللهِ
صحبتاش همه کلام اللهِ
یه تنه میایسته پای حیدر
که فقط علی ولی الله
لطف بی بی دائمه
همه عالم خادمه
سفره های فاطمه میمونن
شادیه این مادر رو لبای این نوکر
میشینه لعنت بر منکر آقام حیدر
چقدَر تصورش هم زيباست
گنبدِ طلايي واسه مادر
واسه امسال كه نشد سالِ بعد
وعدمون كنارِ باب الحيدر
ايشالا ظهور و باشيم ببينيم
توو ركابش ميره حضرت مسيح
كوريه چشم همه وهابيّا
برا بي بي هم ميسازيم يه ضريح
راهِ دشمن ، باطله
هستن از قومِ حرمله
توو مدينه ، ولوله مي اُفته...
توو ظهور حضرت ، ميخونيم ما با غيرت
به دشمن حيدر ، به وهابيّا لعنت
علي ولي الله يا علي ولي الله
- شنبه
- 26
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 21:6
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عباس میرخلف زاده
ارسال دیدگاه