• دوشنبه 3 دی 03


متن شعر میلاد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها -(کنار جانماز از عرش، هر شب میهمان داری)

920


کنار جانماز از عرش، هر شب میهمان داری
میان هر قنوتت تکه‌ای از کهکشان داری

برای رفت و آمدهای بزمِ حوریان هر شب
به سمت عرش از هر سویِ بیتَت پلکان داری

نسیم اینجا نشسته پشت درب خانه  ات وقتی
که در آغوش خود گلهای یاس ارغوان داری

تو خورشیدی تو بارانی پر از رحمت پراز نوری
که جایی در دل مولا به قدر آسمان داری

یهودی را مسلمان میکنی با چادرت بانو
تو نوری ماوارای نورهای این جهان داری

تو حبل الله‌ هستی و  صراط المستقیم هستی
و در دست شریف خود سَرِ آن ریسمان داری

دلیل خلقتِ عالم...به خاکِ چادرت سوگند
به قدرِ کهکشان ،دستی پُر و روزی رسان داری

سرا پا گوش می گردد زمین و آسمان وقتی...
که تو نامِ امیرِ مؤمنان را بر زبان داری

نمیدانم چه هستی یا که هستی وصف تو سخت است
زمینی هستی یا عرشی ، تو جایی لامکان داری

من از ناداری خود شرمسارم 'حضرت بانو'
به راه‌َت میدهم جانم، اگر چه عاشقان داری

تو كه از نور فيضت عرشيان را ميكني فيّاض
چه شد قصد كرامت بر تمام فرشيان داري

سخاوتمندی و در سفره ات چیزی نباشد هم
برای سائل و محروم هرشب قرص نان، داری


دلت دریای نور است و میان قلب پر نورت
تو از عشق خدا یک آسمان بی کران داری

همه ذرات را می پرورانی با نگاه خود
کثیرُ الخیر یعنی این که قلبی مهربان داری

نداری بارگاه اما تو ای محبوبه ی داور
هزاران نوکر و خادم میان شیعیان داری

گدایان جهان حتی به قبر خود نشان دارند
فدای غربتت بانو که قبری بی نشان داری

قرار ما شب جمعه کنار قبر شش گوشه
همانجایی که یک عمریست چشم روضه خوان داری

جوازی نوکریِ  ما،بدهکار دعای توست
تویی که روز محشر هم برای ما امان داری


  • یکشنبه
  • 27
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 10:24
  • نوشته شده توسط
  • سید محمد حسینی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران