خورشید وجودت منو دلگرم میکنه
ماه آسمون با دیدنت شرم میکنه
تو میرسی و شوق رسیدن به شما
سنگینی دلها رو یهو نرم میکنه
تو عطر بهار،
میاری و شکوفه ها همه وا میشه
تو سبزه ی عشق،
میکاری و زمین حسرت دریا میشه
با پرچم تو،
باز نوبت خوشحالی زهرا میشه
تو از تبار نرگس، تو وسعت دریایی
تموم دنیا کنعان، تو یوسف زهرایی
سرود لبهای عاشقا
بقیة الله خیرٌ لنا
.............................................
آتیشو برای ما گلستون میکنی
لبهای ترک بسته رو خندون میکنی
وقتی که یه عمره در خونت اومدیم
آخر سر سفره ت ما رو مهمون میکنی
از سفره ی تو،
همیشه برمیداریم و نمک گیر میشیم
با یه تیکه نون،
از دست شما از زمونه سیر میشیم
با لطف شما،
عاقبت در همین خونه پیر میشیم
چه سعادتی داریم، جاه و شوکتی داریم
به به ما چه آقای، بامحبتی داریم
با تو سرسبزه دنیای ما
بقیة الله خیرٌ لنا
..............................................
با لطف نگاه تو یه دنیا شعفم
سربازی توو راه تو تنها هدفم
اون روزی که صبحش کنار کعبه میای
من با تو نماز ظهرو صحن نجفم
تو میرسی و،
همه خرابیا با دستت آباد میشه
کعبه با شما،
از دستای خون آلوده آزاد میشه
با حکومتت،
بیشتر از همه فاطمه دلشاد میشه
پرچم عشق و عزت، توو آغوش دستاته
میریبهسمتکوفه،چونحیدرچشمبهراته
مدینه، سوریه، کربلا
بقیة الله خیرٌ لنا
- دوشنبه
- 28
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 9:32
- نوشته شده توسط
- سید محمد حسینی
- شاعر:
-
حمید رمی
ارسال دیدگاه