• دوشنبه 3 دی 03


روضه حضرت علی اکبر(ع)با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی -(ای لَبَت خشک‌تر از، ساحل دریا پسرم)

15047
48

ای لَبَت خشک‌تر از، ساحل دریا پسرم
خجلم از تو نشد، آب محیا پسرم

دیدی آخر، همه زانو زدنم را دیدن
کمکم کن، منِ افتاده ز پا را پسرم

مثل تسبیح تنت، یکصدویک دانه شده
با تنت ذکر گرفتم، که خدایا پسرم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چه داغی نشوندی/ توو دل من
نمون روی خاکا / با این بدن
پاشو بار دیگه / قدم بزن
برای بابا

دل از دیدن تو /نمیشه سیر
بابات اومده/ ناتوان و پیر
ببین خم شدم / دستمو بگیر
عصای بابا

از خیمه رفتی و / بردی دل منو
دریای من گرفت / غم ساحل منو
میگردم از غمت / دشت ستاره رو
پیدا نمیکنم / اون جسم پاره رو


پر از سوت و کف شد / دور و برت
زمین میخورم / پیش پیکرت
سرم خم شد از غم/ روی سرت
نفرین به دنیا

گل من چه پرپر / آوردنت
گلابم چقد بد / فشردنت
عبا کم اومد واسه / بردنت
ای اِرباً اِربا

نامرد مردما / بدجور کشتنت
هی جمع میکنم / منها میشه تنت
پاشو نگات کنم / حتی یه بار علی
بابای پیرتو / تنها نذار علی


بهاری که دیده / خزونش و
نفس‌هاش بریده / اَمونش و
نشسته کنار / جوونش و
روضه میخونه

حسین مونده با / سوز گریه‌هاش
علی و / پریشونی باباش
کسی دل / نمی‌سوزونه براش
دلش چه خونه

ای میوه‌ی دلم / وقت رسیدنت
این لشکر حسود / از شاخه چیدنت
از داغ دیدنت / موهام سفید شده
تو زخم خوردی و / بابات شهید شده
شاعر: داود رحیمی

میخوام أِربأ اربا رو برات معنا کنم.
میدونی یعنی چی؟!
همچین که افتاد رو گردن اسب؛
تا نیزه زدن تا شمشیر به فرقش زدن این خونا داره جاری میشه خودش و انداخت رو گردن اسب که نیفته؛ این خونا اومد جلو چشم اسب و گرفت اسب تربیت شده‌ست باید برگرده سمت خیمه‌ها
اما راهو اسب گم کرد.
عوض این که بره سمت خیمه‌ها رفت توو دشمن گفتن برین کنار تا بیاد..
کوچه رو باز کردن،این طرف و اون طرفه کوچه...

' اینایی که اسارت بودن برا ما تعریف میکردن که کوچه باز میکردن همه با چوب باتوم وایمیسادن همه رو میزدن '

ایناهم کوچه باز کردن، شمشیرا رو آوردن هرکی هرچی داشت رفت آورد؛
یهو ابی‌عبدالله دید این نیزه‌ها داره بالا میره؛ شمشیرا داره بالا میره...

یا اللّه حرفم تمام؛
اینجا یه جا بود توو کوچه یه جوون گیر افتاد، اما یه جوون دیگرم من سراغ دارم توو یه کوچه‌ی دیگه گیر افتاد...
اینجا فرقش اینه، این جوون مَرده میتونه تحمل کنه اما اون جوون...
همچین که این دست رفت بالا مادر ما نقش زمین شد....

  • شنبه
  • 3
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 13:46
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


مداح سید-رضا-نریمانی
  • حجم فایل 7.02 MB
    تعداد بازپخش 2132
    تاریخ بارگذاری شنبه 3 اسفند 1398 10:21
    عنوان : روضه حضرت علی اکبر(ع)

    ذبیح اله قاسمی

    خداوند خیر دنیا وعقبی را به استاد عزیز جناب تقوایی عطا کند

    شنبه 30 مرداد 1400ساعت : 16:24

    ارسال دیدگاه



    ورود با حساب گوگل

    ورود کاربران