• دوشنبه 3 دی 03


متن شعر پیاده روی اربعین -(بر شاهراه آسمان پا می‌گذارم)

633

بر شاهراه آسمان پا می‌گذارم
این کفش‌ها دیگر نمی‌آید به کارم

آورده‌ام آهِ دلِ جامانده‌ها را
سنگینی آن بغض‌ها شد کوله‌بارم

آواره‌تر از رودها، صحرا به صحرا
خود را به امواج خروشان می‌سپارم

پاداش حج، در هر قدم! اجر کمی نیست
شکر خدا این گونه طی شد روزگارم

خرما تعارف می‌کند، لبخند شوقی
از پینه‌های دست‌هایش شرمسارم

تیر هزار و سیصد و هشتاد و هشت است
تا کربلا زخم تنت را می‌شمارم

این ازدحام شهر، خلوتگاه راز است
من هم دلم را با تو تنها می‌گذارم

ذکر مصیبت می‌کند لب‌های خشکت
بر زخم‌های تو چگونه خون نبارم؟

در کربلای غربت تو، تاب ماندن...
از کربلایت پای برگشتن ندارم

من آمدم، بی‌شک تو هم می‌آیی آخر
ای مهربان! ای روشنی‌بخشِ مزارم!

از راه برمی‌گردم اما از تو هرگز...

  • چهارشنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 17:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران