در چشم ها باران رحمت را نگیر از ما
این سجده ی بر روی تربت را نگیر از ما
هر چند ما کفران نعمت کرده ایم اما
این بار لطفی کن ، وَ نعمت را نگیر از ما
ما سربلند از امتحان بیرون نمی آییم
این اشک های بینِ هیئت را نگیر از ما
یک روز باید عشق را ثابت کنیم ، آقا
حالا که وقتش هست ، فرصت را نگیر از ما
یا لَیتَنا کُنا مَعَک گفتیم ، آقا جان
لطفی کن و این آه حسرت را نگیر از ما
نوکر میان روضه ها همصحبت مولاست
این لحظه های گرم صحبت را نگیر از ما
ما سالها با اشکهامان زندگی کردیم
این سوز و آه و اشک و خلوت را نگیر از ما
- چهارشنبه
- 7
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 18:27
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
احمد ایرانی نسب
ارسال دیدگاه