شکرِ خدای عزّوجل را دل آفرید
دل را برایِ شیر خدا.. سائل آفرید
دستِ خودم نبود شدم کشته مرده اش
قطعاً خدا دلم به علی.. مایل آفرید
(ما عاشقیم و عشقِ علی در تلاطم است)
(هر چه به جز علیست در این آینه گم است)
ما را خرید بهر غلامی امامِ عشق
دلها شده ست صیدِ محبّت به دامِ عشق
از لحظه ای که نامِ علی حک شده به دل
ما را صدا زدند اهلِ ولایت بنامِ عشق
(ما عاشقیم و گرد وغبارِ ولایت ایم)
با نامِ مرتضاست چنین با صلابت ایم)
آقایِ ماست آنکه امامِ پس از نبی ست
مولایِ ماست آنکه به هر شیعه ای ولی ست
هرگز مباد تا ز امامم جدا شوم
باور کنید سرورِ من مرتضی علی ست
(درسینه ام بنا شده یک خانه ای ز عشق)
(این خانه هدیه ایست به دردانه ای ز عشق )
ما را علی به بامِ حریمش کشیده است
بر جانِ ماست شورِ ولایت دمیده است
ما را که نیست واهمه ای از شکستگی
از ابتداست حضرت زهرا خریده است
(با یاعلیست عقده ی خود را گشوده ایم)
(با یاعلیست دل ز جهانی ربوده ایم)
ما را گرفت زیر عبایش چنان پدر
گویا رسید فیضِ دعایش چنان پدر
هرگز نبود در خورِ شأنش فدا شدن
ما را خطاب کرده صدایش چنان پدر
(ما کودکانِ خانه ی شاهِ ولایت ایم)
(با نعمتِ ولایتِ او غرقِ نعمت ایم)
- دوشنبه
- 12
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 18:55
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن راحت حق
ارسال دیدگاه