• سه شنبه 15 آبان 03

 محمود ژولیده

متن شعر ولادت حضرت جوادالائمه ع -( بکوش! که انوار معرفت اینجاست)

555

 بکوش! که انوار معرفت اینجاست
عطش بیار که دریای مرحمت اينجاست

به تشنگانِ معارف، دهند آب حیات
رهِ رسیدنِ بر حقِ معرفت اینجاست

خبر رسید که وجهِ خدا تجسم یافت
اِله را همه ذات و همه صفت اینجاست

ندا دهند ز جنت، مدینه شد رضوان 
شتاب کن که زُداینده ی غمت اینجاست

به آستان رضا سر بسای و کُرنش کن
که جای عرض ادب، عرض تهنیت اینجاست

نظر به حجره ی نورانیِ امامت دار
که جلوه گاهِ فضیلت و منقبت اینجاست

پس از گذشتِ چهل سال انتظار اینک
ندا رسید رضا! جانِ حضرتت اینجاست

چو بر "سبیکه" دمیدند روحِ زهرایی
عروس فاطمه میگفت دلبرت اینجاست

و بر جوادالائمه سلامِ جبریل است
که گفت " یَومَ وُلِد" خیر مقدمت اینجاست

خدا به قلب رضا اینچنین کند الهام
امامِ جود، امامِ ملاطفت اینجاست

ز لعلِ پاکِ پدر غرقِ بوسه شد نوزاد
که آیه های وِلا را مشاهدت اینجاست

سخن ز آب فرات و ز تربت است انگار
چقدر حرف و گریز و مناسبت اینجاست

بروی دست رضا ماهِ او نمایان است
دو صد فرشته برای مواظبت اینجاست

کسی به تیرِ سه شعبه نبوسد این حنجر
چقدر بوسه ی نازک به غبغبت اینجاست

به گاهواره سخن از تلظّی اصلاً نیست
هزار نکته به گفتارِ مطلبت اینجاست

پدر زده به سرِ دامنِ ولایت چنگ
هماره مادرِ خوبت، معاشرت اینجاست
□  □  □
نسیمِ باد صبا را موافقت اینحاست
همه حقیقت حق را عبودیت اینجاست

همانکه باورِ روز معاد آورده
پیام داد که جای مهاجرت اینجاست

بیا و از پدر، اوصافی از پسر بشنو
که گفت: کوثرِ دوم به مَرتبَت اینجاست

سخن درست شنو از حقیقتِ برکت
تمامی برکت، اصل مکرمت اینجاست

بگو به آنکه ز صِدقُ الحدیث بی خبر است
معیشت و طلب خیر و امنیت اینجاست

نه اختیار و بهانه بده به دشمنِ دین
نه مصلحت بسپارش، که مصلحت اینجاست

ز وعده های دروغین گریز باید داشت
کلیدِ عزت و فتح و مقاومت اینجاست

هدایتِ نبوی، وارثِ حسینی اوست
عدالت علوی بهر مملکت اینجاست

و در مقابلِ ظالم، سکوتِ او هیهات
برای امت قرآن، مجاهدت اینجاست

جوابهای دقیقش به "اِبنِ اَکثَم" گفت:
هدایت همگان در مناظرت اینجاست

به علم و حلم و فقاهت امامِ عالم اوست
خدا گواه که معراجِ منزلت اینجاست

کلام او همه قرآن، مرام او عترت
هزار آینه در یک مکاشفت اینجاست

《نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت》
هزار مسئله را حلّ مسئلت اینجاست

هنوز درد نگفته، به فکر درمان است
کجا برَم غمِ دل را مشاورت اینجاست

هم او "بِکُم فتحَ الله" هم او "بِکُم یَختِم"
رها کنم همه کس را ملازمت اینجاست

اگر سلامتِ عقل از امام میخواهی
بیار عشق که سرفصل عافیت اینجاست

غلامیِ درِ ابنُ الرضاست سلطانی
مقام و منزلت و شان و مرتبت اینجاست

گدایی از سرِ کوی جواد باید کرد
ز جودِ او همه ی حُسنِ عاقبت اینجاست

سحر سری سوی بابُ المراد باید رفت
رهِ بهشتِ برین را مداومت اینجاست

نمازهای شبش مثل مادرش زهرا
قسم به فاطمه بالاترین سِمت اینجاست

به نامه ی عملِ ما عنایتی دارد
گناه بخشد و دریای مغفرت اینحاست

چو او تجسمِ تقوا و عبد صالح کیست
امامِ طاهر و طُهر و مطهَرت اینجاست

تقی، جواد، زَکی، مرتَضی، رضی، صابر
امامِ مفترضُ الطاعه سَرورَت اینجاست

پدر رضا، پسرش هادی و نوه مهدی
"بِیُمنِهِ رُزِقَ الخَلق" مِیمنَت اینجاست

ز خُردسالیِ خود یارِ مادرش زهراست
مدافعینِ حرم را مدیریت اینجاست

برای کرب وبلا تا هنوز گریان است
به اشک، اِبنُ رضا را مصاحبت اینجاست

فدای صبح و مسای امامِ در مقتل
امامِ منتظران را مشایعت اینجاست


  • سه شنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 15:44
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران