تا که رجب نام خدا بر گرفت
نور خود از درگه حیدر گرفت
ماه رجب ماه خداوندگار
نور شب نیمه از این در گرفت
چون که علی پا به جهان می گشود
کعبه حق مام ورا برگرفت
فاتح خیبر چو قدم می نهاد
لرزه به تن مرحب خیبر گرفت
تا که کند جان به فدای نبی
جای نبی جای به بستر گرفت
وقت جدل در بر نصرانیان
جان نبی بین که دو پیکر گرفت
شب که غذایش ره مسکین بداد
منقبت از خالق اکبر گرفت
کس نبرد راه به علم نبی
جان علی بود کز او فر گرفت
بسته چو شد هر دری از مسجدش
دار علی بود کز آن در گرفت
تا فکند بت زحریم خدا
بهر علی دوش، پیمبر گرفت
خاتم خود تا که به مسکین بداد
از برحق آیت دیگر گرفت
تا نشود فوت نماز علی
مهر، درخشندگی از سرگرفت
حج وداع در بر زوار حق
دست نبی بازوی دلبرگرفت
تا که ز فضلش بگشاید دری
آیت تبلیغ ز داور گرفت
شیعه او را چو دهد مژده ای
نام و را ساقی کوثر گرفت
تا به ضلالت نبرد کس رهی
ثقل دگر عترت صفدر گرفت
نور و (ضیایی)که بود در جهان
پرتوی از احمد و حیدر گرفت
- شنبه
- 17
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 14:16
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا توحیدی
ارسال دیدگاه