بنویسیم اول و آخر
کیست کهف الوری بجز حیدر
کهفِ امن و امان کجا کعبه است
که قدمهای مرتضا کعبه است
کعبه کوی ولادت علی است
قبله ی ما حقیقت علی است
به پناه علی، امان حتمی است
یاریِ صاحب الزمان حتمی است
حاجی اطرافِ کیست میگردد
حج بدورِ علیست میگردد
آنکه آدم به او شده مسجود
خود علی بود سجده را مقصود
میبرد هر فرشته ای فرمان
وَاجتَنِب عَن تکبُّرِ الشَّیطان
اهل دین بنگرد پیمبر را
تا شناسد صراطِ حیدر را
اولین کس که میرِ ما را دید
مصطفی بود مرتضی را دید
تا که قنداقه را گرفت آغوش
کوهِ سنگینی اَش نشست بدوش
چون علی دَم ز حیِّ سرمد زد
بر لبش بوسه ها محمد زد
آنکه قبل از نزول، قاری بود
لب به آیات مومنون بگشود
داشت آیات خویش را میخواند
جبرئیل از تلاوتش میماند
از مصلّین و خاشعین میگفت
وز محبین و متقین میگفت
چون علیهِ منافقین فرمود
پس کلامی به مومنین فرمود
ای محبِّ علی، علی با توست
سخن ذاتِ منجلی با توست
از علی هر دلی جدا بشود
بی گمان دشمن خدا بشود
یک نفَس با علی، بیا بنشین
چارصد سال عبادتت تضمین
□ □ □
ذکر مولا علی عبادت ماست
نام او در اذان شهادت ماست
پنج نوبت که نه، هزاران بار
روز و شب نام او کنم تکرار
در سلامم همیشه نامش هست
در خداحافظی سلامش هست
صبحمان با علی شود آغاز
شبمان با علیست خوابِ ناز
در نشستن، کلام ما علی است
نیروی پا شدن ز جا علی است
ز علی قلبِ منجلی داریم
هر چه داریم از علی داریم
بر یتیمان نوازش از مولاست
در دل شب نیایش از مولاست
کار خیری اگر کنیم از اوست
دفعِ شری اگر کنیم از اوست
با دل تنگ یاعلی گوییم
در صف جنگ یاعلی گوییم
در صف جنگ با علی مَردیم
پشت بر دشمنان نمیکردیم
دوست با دوستان مولاییم
دشمنِ دشمنان مولاییم
وقت نابودیِ ستمکاران
لب ما میشود علی باران
وقت همدردیِ گرفتاران
دلِ ما چون علیست با یاران
در عدالت علیست رهبرمان
در شجاعت علیست سَرورمان
در معیشت کنار محرومان
در تظلم معینِ مظلومان
زُهد اگر هست، درسی از مولاست
زانکه مولا معلم تقواست
طبعِ ما را مناعت از علی است
سیره ی ما اطاعت از علی است
همه ی افتخارمان حیدر
صاحب اختیارمان حیدر
□ □ □
اقتدارِ ممالکِ شیعه
دستِ مولاست، مالکِ شیعه
شیعه یعنی حواریون علی
شیعه یعنی پُر از جنون علی
شیعه یعنی چو فاطمه یکرنگ
در مسیر علی به کوچه ی تنگ
شیعه یعنی تنوریِ مولا
دستِ بسته، صبوری مولا
شیعه یعنی چو مجتبی خالص
صلح و جنگش علی به او شاخص
شیعه یعنی حسین در هر حال
سر به نیزه، بدن تهِ گودال
شیعه یعنی دلیریِ زینب
بعدِ مقتل، اسیریِ زینب
شیعه یعنی غریبیِ سجاد
در حرم بی حبیبیِ سجاد
شیعه یعنی عبادت عباس
اوجِ غربت، شهادت عباس
شیعه یعنی چو اکبرِ رعنا
ارباً اربا به او شود معنا
شیعه یعنی تلظیِ اصغر
کودکی با عطش زند پرپر
شیعه یعنی سه ساله دختر هم
جان دهد از غم پدر کم کم
شیعه یعنی شبیهِ ثارالله
قاسم بن الحسن و عبدالله
شیعه یعنی چو عابسِ عاشق
بَرده بود و به بندگی لایق
شیعه یعنی وهب، حبیب، زهیر
عون، جعفر، هِلال، جوون، بریر
شیعه خود کِی بهشت میخواهد
از علی سرنوشت میخواهد
شیعه ی حیدری، علی گویان
چون شهیدان شود بخون غلتان
هر که با مرتضا بپیوندد
عاقبت با خدا بپيوندد
- دوشنبه
- 19
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 10:54
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمود ژولیده
ارسال دیدگاه