• دوشنبه 3 دی 03


متن شعر شهادت حضرت زینب (س) -(ای برادر جان دلم شد بی قرارت)

754

ای برادر جان دلم شد بی قرارت
بر لبم جان  مانده ام چشم انتظارت

لحضه جان دادن است و در کنارم
ای برادر جان تو را گر چه ندارم
یادگاری از تو پیراهن که دارم
جان به شوق دیدن تو میسپارم

تاشوم در ملک عقبی همجوارت
بر لبم جان مانده ام چشم انتظارت

میدهد پیراهنت عطر تنت را
میشود در ذهنم عاشورا هویدا
بعد عاشورا نیفتادم من از پا
چون که بودم مست عشق تو سراپا

قسمتم شد بعدِ  عاشورا اسارت
بر لبم جان مانده ام چشم انتظارت

ای برادر ای تمام اذ و جاهم
مانده این لحضه به راه تو نگاهم
من جنان رفتن بدونه تو نخواهم
لحضه ای پیشم بیا دیده به راهم

شادم از اینکه شده عمرم نثارت
 بر لبم جان مانده ام چشم انتظارت

بعدِ عاشورا غم هجران کشیدم
رأس خونینت به روی نیزه دیدم
صوت قرآن از لب لعلت شنیدم
بی تو از این دار فانی دل بریدم

من که در کرب و بلا بودم  کنارت
بر لبم جان مانده ام چشم انتظارت

چون ابو فاضل به پایت گر نمردم
از عدویت در عوض هی طعنه خوردم
دل به دریای مصیبتها سپردم
هر کجا رفتم برایت  غصه خوردم

التیامم شد فقط خاک مزارت
بر لبم جان مانده ام چشم انتظارت

  • پنج شنبه
  • 22
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 11:9
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران