توے هفت آسمون عشق
صداے هو هو پیچیده
خدا نور وجودش رو
تویِ قلب تو تابیده
تو رو اون نورے مے بینم
که قبل از آدم وحوا
نه ،اصلاخیلے قبل از اون
تو بودے توے این دنیا
از اول خونده اسمت رو
علی...حقالیقین ...حیدر
فقطهستے تو مولایم
امیرالمؤمنین ...حیدر
خداهر چے هنر داشته
توچشماے تو جا کرده
دلاے عاشقا رو به....
نگاهتمبتلا کرده
تَبارَڪ خوند برات و بعد
خودش غرق تماشات شد
زمین سایه نشین اون
صفایِ قـــدّ و بالات شد
به ضرب آهنگِ چشمونت
مے گرده چرخ این گردون
مے باره رحمت از چشمات
شبیه آیه ے بارون
شده قلبت پر از جوشش
رموزِ حق توے گوشت
کتاب وعترتو با عشق
نبے داده،تو آغوشِت
ملائڪ مستِ میخونه ات
رَدایِ حق رویِ شونه ات
زمین و آسمون هستن
گداهایِ درِ خونه ات
علے اَعلم، علے اَعلا
وَلے و والے و والا
یَدالله و اَمین الله
امیرالمومنین ،مولا
(علیمولا ....علے مولا )
شدیهستیمونو صاحب
تو هر رزمے یلِ غالب
تو تنها کفّوِ زهرایے
علیِ ابنِ ابیـــــطالب
شده ذکر لبم هرشب
امیرے یا اَبـَا الزینب
بنازم ناز شستت رو
تو خبیر،باتنِ مرحب
(علے مولا ....علے مولا )
وجودتخیر و اعجازه
توے قلبت پر از رازه
خدا به خلقَتِت...مولا
چه بے اندازه مے نازه
توے هر واژه ے قران
به حکمِ هل اتی...کوثر
شکفتهآیه ے مدحِ
امیرالمومنین...حیدر
چه در مسجد چه بر منبر
چه در خندق چه در خیبر
فقط تو یا علے بودی
همیشه یارِ پیغمبر
رو بازویِ جوون مردا
تو زورخونه،رو هر سَر در
نوشته،لٰا فتے اِلّا...
اَمیرَالمومنین...حیدر
بهپیشه قدرت هرکس
اگر که قد عَلَم کرده
یا تو میدون شده خاڪ یا
پیش روت ،سررو خم کرده
تو اون خورشید والایی
تو آن ماهِ دل آرایی
قسم بر بایِ بسم الله
امیرما ،توتنهایی
امیرَالمؤمنینے تو
صراطَ المستقیمی
قسیمُ النار و الجنة
وَجنات النعیمے تو
(علیمولا ....علے مولا )
دلِعاشق،هوایے شد
دیگه وقت رهایے شد
دلے که شد غزلخونت
چه قلبِ باصفایے شد
گره خورده دل مستم
به خوشه خوشه ے تاکت
یه دنیا درِّ نایابه
تو ذرّه ذره ے خاکت
خلاصه شد تویِ عشقت
بهشتِ آرزوها مون
جهنم،واسه اونے که
نداره حبّ مولامون
منم خاڪ کفِ پایِ
کسے که سینه چاڪ توست
یه عمره که دلم مسته
ضریحِ باغ تاڪ توست
(علیمولا ....علے مولا )
- پنج شنبه
- 22
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 13:17
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
منصوره محمدی مزینان
ارسال دیدگاه