بسته به جونم روضه هاش هیئتشو دوست دارم
دنیا بدون که من بد منتشو دوست دارم
شلوغی حرم خوبه اما برا من گدا
از حرم بیشتر من خلوتشو دوست دارم
سرمو بزارم رو ضریح
دست بکشی تو روی سرم
بگم آقاجون تو عشق منی
ولم نکن شاه و سرورم
گوشه ی شیش گوشه ات واسه من
بفدای تو پدر و مادرم
خاطراااات کربلا
رد میشه از جلو چشام
بار اول اومدم
به یاد اولین سلام
کم کمک هواتو کردم
ارباب با مرام
روزیمون کن آقاجون ای یل ام البنین سلام الله علیهما
اللهم الرزقنا یه کربلا قبل اربعین
نمازمه سمت حرم به وقت اذون کربلات
سجده من رو به تو و محرابمه نقش چشات
نمیخونم نمازمو اگر نباشه عشق تو
عشقمه اون خاکی که ریخته شده از خاک عبات
یادش بخیر اون لحظه عشق
نماز کف بین الحرمین
نگاه به صحن علمدار علیه السلام
نگاه به سمت آقام حسین علیه السلام
یادم نمیره هیچ وقت
یه عمره که هستم زیر دین
گریه مادرمو
نوای تو روی لبم
یه دفعه دیدم خودم رو
که رو تل زینبم سلام الله علیها
کاشکی که دوباره برگردم
درگیر این تبم
روزیم کن آقاجون ای یل ام البنین سلام الله علیهما
اللهم الرزقنا یه کربلا راه اربعین
- پنج شنبه
- 22
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 13:59
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عبد الرقیه
ارسال دیدگاه