بند اول
مولای یا موسی بن جعفر
در کنج زندان بودی مضطر
شد قلبت رنجیده از دنیا
ای وارث بر غمهای مادر
با سیلی،میشدی نقش زمین
زندان بانِ تو سندیِ لعین
شد قلبِ،شیعه واسه تو غمین۲
موسی بن جعفر ای وای آقا
بند دوم
شد زخمی پای تو از زنجیر
بودی کنج زندان بی تقصیر
میدادت آزار آنجا دشمن
با زخم زبان و با تحقیر
میداد او،به تو فحش و ناسزا
میخوردی،لگد از او بی هوا
میزدی،ناله یاد کوچه ها۲
موسی بن جعفر ای وای آقا
بند سوم
یا سیدی موسی بن جعفر
ما سائل تو و تو سرور
یا باب الحوائج از کرم
رفع مشکل کن از این کشور
ما را در،این بلا یاری کن
واسه شیعه بیا کاری کن
از ایران،رفع بیماری کن۲
موسی بن جعفر ای جان آقا
۱۳۹۸/۱۲/۲۵
- یکشنبه
- 25
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 23:4
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه