• یکشنبه 4 آذر 03

 علیرضا خاکساری

شهادت امام کاظم علیه السلام -(میان روضه جاری میشود تا بر زبان زندان )

523

میان روضه جاری میشود تا بر زبان زندان 
تداعی میشود در ذهن هرچه روضه خوان زندان

گره گودال اگر خورده به جد او گره خورده
به نام حضرت موسی بن جعفر بی گمان زندان

شبی در بی کسی باید پر از دلواپسی باشی
که تفسیرش نمی گنجد یقینا در بیان زندان

پر پرواز اگر از کار افتد لاجرم دارد 
برای یاکریم خسته حکم آشیان زندان

دلش نزد رضایش بود و فکرش پیش معصومه
به پای جبر اگر می رفت از این زندان به آن زندان

همان بهتر ملاقاتش نیامد دخترش؛ زیرا
ندارد بستری آماده نذر میهمان زندان

بلای جان فقط تیر و کمان و تیغ و خنجر نیست
که از جان اسیرش می برد تاب و توان زندان

چه گویم دیگر از افطار جانسوزش که با شلاق
پذیرایی کند از او به هنگام اذان زندان

خجالت می کشد حتی غل و زنجیر ؛ حق دارد 
اگر شرمنده باشد از حضور بد دهان زندان

بیا ای سم تو دیگر لااقل قدری مدارا کن 
چرا که سالها کرده ست او را نصف جان زندان

سرش بر روی خاک اما برای روح مجروحش
دری وا می کند امشب به سمت آسمان زندان

معطر میشود از عطر قرآن بیم از این دارم 
که بردارد برای قاری خود خیزران زندان

تنش از تابش خورشید رنگش بر نمی گردد 
خدا را شکر باید کرد؛ دارد سایه بان زندان

 ندارد تازگی ظلم بنی عباس و می سوزاند 
وجود حضرتش را از میان واژگان زندان

برای عصمت اللهی که در رخت اسارت بود
مهیا شد کنار خانه‌ی شمر و سنان زندان
.

  • شنبه
  • 2
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 17:25
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران