• سه شنبه 15 آبان 03


شعر شام غریبان (مستان همه افتاده و ساقی نمانده )

54337
361

مستان همه افتاده و ساقی نمانده
یک گل برای باغبان باقی نمانده
ساقی غریب و میکده می سوزد امشب
یک غنچه یاس گمشده می سوزد امشب
گل بوی زهرا می رسد از سوی مقتل
سوی بهشتم می برد گل بوی مقتل
امشب چکیده روی رگهای بریده
گلهای اشک بانویی قامت خمیده
آتش گرقته دامن طفلی سه ساله
سوی شهیدان می رود با آه وناله
در دست دژخیمی فتاده گوشواره
خون می چکد از گوشهای پاره پاره
اینجا جوانی هاشمی شد ارباً اربا
اینجا به گوش دل رسیده آه صحرا
ذریه آل عبا از یــــــاد رفتـــــــه
خاکستر پروانه ها بر باد رفته
اینجا کبوتر بچه ها تک تک پریدند
اینجا سر یک جوجه را تشنه بریدند
اینجا جدا گشتم خدا از نور عینم
دیدم در اینجا دست و پا می زد حسینم

  • سه شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 5:9
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ghasemzadeh

یا مهدی(عج)
ما همین به ظاهر شیعیان تو ساده گرفته ایم آمدنت را و همینطور ساده گرفتیم انتظار فرجت را.خدا بحق محمدوآل محمد فرج پسر فاطمه رابرسان. جهت فرج آقا صلوات.

جمعه 20 بهمن 1391ساعت : 04:56

علي سهرابي

پاسخ: شعر شام غریبان (مستان همه افتاده و ساقی نمانده )
اين شورحسين است كه بايك دنيااحساس دل شيعه هرلحظه كربلايي ميكند .فداي لب تشنه ات ،فداي اهل بيت وياران باوفايت ياحسين

پنج شنبه 17 مهر 1393ساعت : 14:58

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران