در حلقه ی لاهوتیان شور و نوا بود
هر جا سخن از وصف یاری دلربا بود
در رفت و آمد بود فوجی از ملائک
از عرش آوایی به جمع ماسوا بود
عشاق با حق وعده ی دیدار دارند
وعده گه زیبای حق با مصطفی بود
میعاد عشاق از ازل تعیین نمودند
این بار وعده گاهشان غار حرا بود
آن چه در این دیدار بر هستی عیان شد
یک هدیه ی والا ز درگاه خدا بود
یعنی خدا یک لطف بی همتا نموده
یک رحمة لِلعالمین اعطا نموده
او که خدا بر ذات نامش خورده سوگند
جبریل بر وحی کلامش خورده سوگند
آن کس که قبل از خلقت عالم خداوند
در نور خود بر احترامش خورده سوگند
تنها نه بر نامش خدای او قسم خورد
بر خاک مانده زیر گامش خورده سوگند
هر سنگ زیر پای او در روز بعثت
بر صدق و گفتار و پیامش خورده سوگند
در سوره ی رعد او علی را شاهدش ،خواند
یعنی که بر او و امامش خورده سوگند
آن کس که پیغمبر به کل انبیا بود
مولا ابالقاسم محمد مصطفی بود
هر کس که مستی می کند ساغر گرفته
ساغر ز دست شاهد و دلبر گرفته
گفتا که اِی مُزَّمَّل اِی مُدَّثِّر ای یار
برخیز که پیغمبری ات سر گرفته
وقتی که می لرزید در زیر عبایی
روی لبانش ذکر یا حیدر گرفته
باشد تراوش های لعلش در ولادت
وحیِ الهی را که پیغمبر گرفته
زمزمه ی نام علی را هر که بشنید
این ذکر را تا لحظه ی آخر گرفته
استاد جبریل امین تنها علی بود
در قبر می گویم فقط مولا علی بود
دین نبی ، حُبّ و تولای علی بود
مهر جمال و روی والای علی بود
گویا نظر بر وجه حق می کرد طاها
وقتی که مشغول تماشای علی بود
گر کاروان ها حُسن یوسف را شنیدند
یوسف خودش سرمست سودای علی بود
آن چه که جبریل از طریق وحی آورد
وقت ولادت روی لب های علی بود
وصفی که قرآن هم ز وَجه الله می کرد
وجهِ الهی روی زیبای علی بود
گفتا پیمبر معنی ایمان چنین است
ایمان همان حب امیر المومنین است
- یکشنبه
- 3
- فروردین
- 1399
- ساعت
- 15:11
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمد مبشری
ارسال دیدگاه