دیده گریان شده و بی سرو سامان توام
دیده گریان شده ی دست به دامان توام
دیده گریان تو و پیکر عریان توام
دیده گریان لب پاره و عطشان توام
ته گودال و تو و شمر و سنان واویلا
حمله کردند به تو داد زدی یازهرا...
- جمعه
- 8
- فروردین
- 1399
- ساعت
- 14:16
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمد حبیب زاده
ارسال دیدگاه