• سه شنبه 4 دی 03

 محمد مبشری

متن شعر امام حسین(ع) -(شکسته بالم و تنها ، امیدی بر شما دارم)

499

شکسته بالم و تنها ، امیدی بر شما دارم
شبیه فطرسی اما ، به دل حال دعا دارم 
اگر چه خسته و زارم ، ولی با شوق دلدارم
سبکبارم سبکبالم ، که حاجات روا دارم 
دخیل حضرت عشقم ، اسیر هیبت عشقم
رسیده نوبت عشقم ، نگاری آشنا دارم
بنوشم از مِی کوثر ، به دست ساقی دلبر 
شوم از عالمی برتر ، که یاری دل ربا دارم
غم او را خریدارم ، به عشق او گرفتارم
به شوق دیدن یارم ، هوای کربلا دارم 
چنین آواره می گردم ، برای چاره می گردم
پِیِ گهواره می گردم ، که امید شفا دارم 

خدایا سائلم کن بر ، دَرِ کاشانه ی زهرا
پیِ گهواره ای هستم ، میان خانه ی زهرا 


پَرِ قنداقه ای چون گل ، بُوَد حبل المتین من
نوای نغمه ی بلبل ، ندای دلنشین من 
نه تنها دارم ای جانا ، به دل مهر تو را یارا
خدایت مُهر داغت را ، نشانده بر جبین من
من از عشق خدادادت ، دمادم می کنم یادت
سروشِ لطف و امدادت ، شده روح الامین من
من از مهر تو دلدارم ، بهشتی در دلم دارم 
اگر چه حلقه ی خارم ، تویی ای گل نگین من
اگر ناقابلت هستم ،  کمی در کاملت هستم
ببین که سائلت هستم ، بیَّفزا بر یقین من 
ز تو عمری غمی دارم ، نوای هر دمی دارم 
به عشقت عالمی دارم ، تویی خُلد برین من 


به فطرت ای سرشت من ، تو هستی سرنوشت من
بگویم با همه دنیا  ، حسین باشد بهشت من 


بهشت جاودانی ام ، فقط روی حسین باشد
امید مهربانی ام ، فقط سوی حسین باشد
اگر مبهوت جانانم ، فرشته یا که انسانم
خدایا قبله ی جانم ، فقط روی حسین باشد 
اگر درویش یا شاهم ، اگر خورشید یا ماهم
مسیر و جاده و راهم ، فقط کوی حسین باشد
 به سان عاشق شیدا ، بر او بسته همه دل ها
دخیل عُروةُ الوثقی ، به گیسوی حسین باشد 
دلم سر گشته هر سویی ، روان تا یار دلجویی 
فدای خُلق نیکویی ، که چون خوی حسین باشد
به  پای یار افتادن ، به سویش دست بگشادن
سرم در وقت جان دادن ، به زانوی حسین باشد 


الهی ای مرا دلبر ، فدایت ای گل زهرا ( س ) 
بیفتم لحظه ی آخر ، به پایت ای گل زهرا ( س )

  • جمعه
  • 8
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 14:56
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران